سفارش تبلیغ
صبا ویژن






















بهانه ی بهار

من عادت دارم به بی مقدمه صحبت کردن.

هفته پیش  مداح اهل بیت محسن فیضی فوت شد، 38 سال بیشتر نداشت. خدا رحمتش کنه، مرد خوبی بود.

من یک محرمی بیاد مراسمی برم دلم بسوزه یه قطره اشک بریزم ولی اون همیشه می‌سوخت و می‌سوزوند، اینه فرق آدم‌ها.

فوتش اینقدر یه دفعه‌ای بود که نمی‌تونستم باورش کنم، دیگه دیشب به این نتیجه رسیدم که مرگ اون‌قدرها هم که فکر می‌کنم دور نیست به من و به نزدیکانم. من نباید از مرگ تعجب کنم، باید از اینکه زنده‌ام تعجب کنم، از اینکه صبح چشم باز می‌کنم و تو این دنیام.

از این اسباب‌بازی های حباب‌ساز گرفتم برای بهار، براش حباب می‌سازم. به همسرم می‌گم ببین دنیا مثل این حباب‌هاست، فکر می‌کنی یه چیزی هست ولی هیچی نیست، همین‌جوری جلوی چشمت می‌ترکه.


نوشته شده در دوشنبه 93/2/1ساعت 8:5 صبح توسط بهار| نظرات ( ) |