بهانه ی بهار
به باباش می گم ببر بخوابونش. میرن تو اتاق بعد یه ربعی صداش میاد میگه: این هنوز جون داره. آخه میدونید که باطری بچهها یه دفعه تموم میشه، از این باطری بیخودیها نیست که اول ضعیف بشه بعد تموم بشه. خوابوندن بجهها قصهایه برا خودش. وقتی ازم میپرسن تو خونه با این کوچولوی نازت چه میکنی؟ میگم سعی میکنم بخوابونمش تا به کارام برسم. کار خونه هم مثل کار معدنه تموم نمیشه. بگذریم. بهار کوچولوی ما عادت داره رو پا بخوابه.آخر هفته بهار رو گذاشتم پیش خالش. بنده خدا چند ساعت بهار رو روپاش خوابونده بود که یه وقت بلند نشه. وقتی گله کردم از بد خوابیدن بهار. گفت اشکال نداره بزار همش رو پات باشه. نهایت بعد دوسال میری زانوت رو عوض میکنی یه مثال دیگه هم شبیه تنگ ماهی است: آدمی که با لباس قواصی میره تو اعماق دریا ولی یه ذره هم خیس نمیشه. یعنی ممکنه کرم و رحمت و مغفرت خدا آدم رو احاطه کرده باشه ولی آدمیزاد نخواد که بچشه. خدا دنبال بهونه است برای دادن. چند وقت پیش تنگ ماهیم رو عوض کردم. جاش خیلی بزرگتر شد، خیلی حال کرد. یاد نوشته استیون هاوکینگ تو طرح بزرگ افتادم، از اون روز فکر میکنم منم مثل ماهیم تو یه تنگ زندگی میکنم و نگاهم به بیرون از دیواره تنگمه، وابسته به نقش و نگار، تحدب و تعقر تنگ نگاهم عوض میشه. بعضی تنگهام که اصلا پلاستیکیاند. برا همینه که وقتی یه حرفی زده میشه یا یه اتفاقی میافته، هرکی یه جور برداشت میکنه. چقدر سخته بدون قالب فکر کردن برای مطالعه سایت زیر خیلی خوبه. میتونید راحت موضوعات مذهبی رو که میخواید توش جستجو کنید www.tahoorkotob.com